عصر نمایشگاه- برگزاری نمایشگاه در کشورهای خارجی به صورت گسترده میتواند به عنوان یکی از ابزارهای معرفی صنعت و توان کشور نقش موثری ایفا کند که در این میان افراد انگشتشماری از سوی بخش خصوصی توانستهاند به چنین دستاوردی دست پیدا کنند. خسرو جمشیدیت یکی از این افراد است که از سال ۷۰ برگزاری نمایشگاههای خارجی را با شرکت آرین آغاز کرده است. او طی این سالها در برگزاری بیش از ۹۰ نمایشگاه در قاره آفریقا و افزون بر ۲۸ نمایشگاه در آمریکای جنوبی و مرکزی نقش داشته است.
به گزارش پایگاه خبری«عصرنمایشگاه » ، در این شماره با این فعال صنعت نمایشگاه به گفتوگو نشستیم؛ از فعالیتهای او در این عرصه پرسیدیم و به بررسی مشکلات کنونی این صنعت پرداختیم. متن کامل این مصاحبه در ادامه آمده است. شما در برگزاری نمایشگاههای زیادی در قاره آفریقا مشارکت داشتهاید. به عنوان نخستین سوال بفرمایید که کدام یک از کشورهای آفریقایی بیشتر از دیگر کشورها مورد توجه شما بودهاند؟
اکثر نمایشگاههای آفریقایی به این دلیل که شرکتهای حمل ما در غرب آفریقا قرار داشتند، در کشورهای این منطقه برگزار شد؛ ما فعالیت خود در قاره آفریقا را با کشور موریتانی شروع کردیم، در کشورهای گینه (که کوناکری پایتخت آن است)، غنا، توگو و کشورهایی که در حاشیه اقیانوس اطلس قرار دارند، همکاری خوبی در این زمینه داشتهایم و در کشورهای مرکزی آفریقا مانند مالی، نیجر و چاد اقدام به برگزاری نمایشگاه کردهایم.
همچنین در 2 نمایشگاه بینالمللی صنایع دستی در بورکینافاسو مجری و سازنده غرفه بودهایم. در جنوب آفریقا نیز در کشورهای موزامبیک و لسوتو حضور داشتهایم و یکی از شرکای ما آقای وحید صدر خانلو، سفیر لسوتو در تهران بیش از 16 سال است در این پست زمینههای همکاری ما با این کشور را تسهیل میکند. طی این سالها با فعالیتهایی که داشتیم، توانستیم در آخرین نمایشگاه بینالمللی تهران حدود 7 کشور آفریقایی را برای حضور در نمایشگاه بینالمللی دعوت کنیم که کشورهای بورکینافاسو، نیجر، چاد، موریتانی، بنین و گینه در آن حضور پیدا کردند.
طی این سالها تلاش داشتیم که سفارتخانه این کشورها را در تهران راهاندازی کنیم و در مورد تعدادی از آنها نیز موفق بودهایم. خوشبختانه وزارت امور خارجه نیز همکاری خوبی در این زمینه داشته و محل استقرار سفیر را در اختیار آنها گذاشته است که اکنون سفارتخانه این 6 کشور در خیابان ملک تهران قرار دارد.
در آمریکای جنوبی چطور؟
در کشورهای این منطقه در هندوراس، نیکاراگوئه، ونزوئلا وهاییتی نمایشگاههایی برگزار کردهایم که با موفقیت روبهرو بوده است. در حال حاضر نیز تعداد زیادی از پرسنل ما در این کشورها ماندهاند و با تاسیس دفاتری کالاهای ایرانی را به این کشورها صادر میکنند.
شما نمایشگاه اختصاصی تولیدات ایرانی در این کشورها را برگزار کردهاید. چه تفاوتی بین نمایشگاههای آفریقایی و نمایشگاههای آمریکای جنوبی وجود دارد؟
انتخاب شرکتهای صادرکننده ایرانی در کشورهای آفریقایی کمی متفاوت بود. برای مثال در اکثر کشورهای آفریقایی فقط فرش ماشینی عرضه میکردیم اما در کشورهای آمریکای جنوبی هم فرش ماشینی و هم فرش دستباف داشتیم. البته تشخیص فرش ماشینی و دستباف از سوی مشتریان این قاره کمی سخت بود و باید توضیحاتی در مورد تفاوت فرش دستباف و ماشینی به آنها میدادیم.
آیا در داخل کشور هم نمایشگاه برگزار کردهاید؟
خیر.
آیا میتوانید معیاری برای برگزاری نمایشگاه و تفاوت برگزاری نمایشگاه در خارج از کشور با نمایشگاههای داخلی را آسیبشناسی کنید و فکر میکنید چه ایرادهایی وجود دارد؟
تفاوت بارزی که نمایشگاههای آفریقا و آمریکای جنوبی با ایران دارد، قیمت پایینتر هزینههای اجاره محل و تبلیغات نسبت به ایران است. به عبارتی یک شرکت خارجی وقتی بخواهد در نمایشگاههای ایران حضور پیدا کند، باید با دلار غرفه را اجاره کند اما وقتی ما در نمایشگاههای این کشورها حضور پیدا کردیم غرفهها با قیمت مناسب در اختیار شرکتهای ایرانی قرار گرفته است؛ همچنین گمرک آنها سوبسید زیادی به واردات کالا اختصاص داد.
قاره آفریقا، قاره بکری است؛ از نظر آب و هوایی و ساختار گیاه و جنگل و محیط زیست هنوز دست نخورده و قابل استفاده است. برای مثال در آفریقا شیر به وفور تولید میشود ولی تولیدکننده لبنیات و بستنی وجود ندارد و هنوز بستنی به صورت یخچالی از فرانسه، اسپانیا و ایتالیا وارد کشورهای آفریقایی میشود. از این جهت تاسیس کارخانه تولید بستنی و فرآوردههای لبنی در آفریقا میتواند سود خوبی نصیب سرمایهگذاران کند.
رقیب ایران برای برگزاری نمایشگاه در کشورهای آفریقایی چه کشورهایی هستند؟
کشورهای اروپایی در آفریقا نمایشگاه برگزار نمیکنند اما حضور دارند، ماشینآلات خود را وارد این کشورها میکنند و به فروش میرسانند. در این میان بورکینافاسو تنها کشور آفریقایی است که روی نمایشگاههای صنایع دستی قاره آفریقا کار کرده و به صورت دوسالانه این نمایشگاه را برگزار میکند که ما طی 2 دوره مجری ساخت غرفه و سالنهای این نمایشگاه بودیم. در این نمایشگاه که معافیت از گمرک نیز شامل حال آن میشود، فروش نیز صورت میگیرد و اروپاییها برای خرید صنایع دستی به این کشور میآیند.
چند برگزارکننده بزرگ ایرانی در آفریقا حضور پیدا میکنند؟
در سالهای گذشته اسم حدود 4 شرکت را که در این کشورها حضور داشتند، شنیدهام. در این میان نام شرکتی به نام پاسارگاد را شنیدهایم که خودرو پراید و اتوبوسهای ایرانی را برای ناوگان شهری کشورهایی مانند موریتانی بردهاند. همچنین این شرکت قرار است یک نمایشگاه سه روزه برای خودرو اجرا کند. اما شرکت بعد هفتم که ما در آن حضور داریم، نمایشگاههای دارو را به عنوان یک نیاز ضروری در کشورهای آفریقایی برگزار میکند.
به نظر شما برگزاری چه نمایشگاههایی در چه بازه زمانی و در چه کشورهای آفریقایی باید توصیه شود؟
به نظر من تمام کالاهای ایرانی امکان عرضه و فروش در این کشورها را دارد اما به دلیل اینکه تجار خوبی در آفریقا وجود ندارد، حضور در بازار این کشورها اندکی متفاوت میشود. برای مثال باید فروشگاههای دائمی و سوپر مارکتهای بزرگ در این کشورها ایجاد شود یا اینکه از طریق اتحادیههای تولیدکننده، مصالح ساختمانی و لوازم منزل به این کشورها ارسال شود. اینگونه اقدامات هم میتواند از سوی دولت و هم از سوی اتحادیهها ساماندهی شود البته اتحادیههای مختلف میتوانند با همکاری یکدیگر مجموعهای از فروشگاههای یک هزار تا 2 هزار متری در پایتخت این کشورها تاسیس کنند.
چرا این اقدامات تاکنون صورت نگرفته است؟
در واقع هنوز مجموعهای که آفریقا را از نزدیک ببیند و شرایط آن را لمس کند، وجود ندارد. آنچه فعالان اقتصادی و صنعتی کشور تاکنون شنیدهاند از طریق سفارتخانهها یا مترجمها و پرسنل سفارت بوده است. این افراد به عنوان یک کارمند دیدگاه عمیقی ندارند ولی اگر حداقل در 20 کشور آفریقایی فروشگاههای بزرگ ایرانی تاسیس و همه محصولات تولیدی از پلاستیک، ملامین، فرش و محصولات غذایی در آنها عرضه شود، بنده این تضمین را میدهم که موفقیت بزرگی در تجارت با این کشورها خواهیم داشت.
در حال حاضر تاریخچه روشنی از نمایشگاههایی که در آفریقا برگزار شده است در دست نیست، به خصوص در حوزه خدماتی مثل گمرکها، ترخیص کالا از کشتی به خشکی و ترانسفر آنها هزینههای مضاعفی را بر گردن برگزارکننده گذاشته است، اتفاقات دیگر از این دست میتواند تصور بدی برای برگزارکننده و مشارکتکننده ایجاد کند. این تصور را چگونه میتوان اصلاح کرد؟
ببینید، حمل کالا به آفریقا به صورت مرکب است، یعنی اگر بخواهیم به دوبی، ارمنستان، باکو، پاکستان، افغانستان و همسایههای اطراف خود کالا صادر کنیم به راحتی با یک حمل و با یک مسیر بار به مقصد میرسد، اما حمل بار به آفریقا بسیار دشوارتر است؛ بار در ابتدا با کامیون به بنادر جنوبی میرود، از آنجا باید در کشتی تخلیه و بعد عازم اروپا شود و مجددا کشتی بعدی از اروپا بار را به آفریقا میبرد، پس از تمام این مراحل بار مجددا باید از طریق خشکی به کشورهای آفریقایی برسد. اگر بار در کامرون تخلیه شود میتوان آن را با قطار جابهجا کرد اما در صورت تخلیه در دیگر کشورهای ساحلی حمل بار تا مقصد نهایی با کامیون خواهد بود.
تخلیه بار در بنادر آفریقا یکی دیگر از معضلاتی است که با آن روبهرو هستیم؛ کشورهایی مانند نیجر، بورکینافاسو، مالی و چاد برای بارگیری جرثقیلی ندارند که بتواند کانتینر را روی زمین بگذارد. مجموعه این مشکلات باعث میشود که قیمت کالا در قاره بالا رود و از همین رو پیشنهاد من این است که سازمانی مانند سازمان توسعه تجارت و یا حتی بخش خصوصی فروشگاههایی مثل فروشگاههای زنجیرهای که در ایران وجود دارد در این کشورها تاسیس و کالاهای ایرانی را در این کشورها عرضه کنند. همچنین یکی دیگر از مواردی که میتواند حضور در بازار آفریقا را برای تاجران و فعالان اقتصادی ایرانی جذاب کند ترجیح آنها به خرید کالای ایرانی نسبت به کالای چینی است.
آیا بخش دولتی کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی از برگزاری نمایشگاه در کشورشان حمایت میکردند و تسهیلاتی اعم از مالی و حتی تسهیل در امور گمرکی در اختیار شما میگذاشتند؟
طبیعتا ما به این کمکها از سوی دولت خودمان نیاز داشتیم ولی هیچ کمکی صورت نگرفت؛ در عوض در اکثر کشورهای آفریقایی با وزارت بازرگانی یا وزارت خارجه آنها هماهنگیهایی انجام دادیم و حتی تا 50درصد تخفیف گمرکی هم به ما دادند، محل نمایشگاه را در اختیار ما گذاشتند و در امور تبلیغاتی کمک زیادی به ما کردند و در مجموع میتوان گفت تاکنون مسئولان آنها نسبت به مسئولان داخل ایران کمک بیشتری به ما کردهاند.
برنامه شما برای سالهای آینده برای حضور در آفریقا بر چه موضوعاتی متمرکز است؟ چه اقدام تخصصی در این حوزه انجام گرفته است و چه کشورهایی را هدف قرار دادهاید؟
شرکتکنندهها و تولیدکنندههای ایرانی نسبت به حضور فعال کشور چین در این حوزه نگرانی دارند ولی با این تعداد نمایشگاه، قاره آفریقا هنوز یک موقعیت تجاری بسیار قوی محسوب میشود. در حال حاضر حدود 90 ناوگان کشتی از اروپا به کشورهای ساحلی آفریقا میآیند و ماهی، صدف و میگو صید میکنند و به کشور خود میبرند. ژاپن، چین، اسپانیا و ایتالیا در این زمینه بسیار فعال هستند و ایران تاکنون هیچ عکسالعملی نداشته است. یکی از برنامههای شرکت ما این است که در کنار آببند بتوانیم با ماهیگیران محلی قرارداد منعقد کنیم و برای صادرات آبزیان به ارمنستان و باکو پیشقدم شویم.
اما در حوزه نمایشگاهی و برنامه ما برای آینده باید بگویم با کشورهای موریتانی و مالی وارد مذاکرده شدهایم و قرار است تا یک ماه دیگر نمایشگاه و سمیناری در این کشورها برگزار شود و سفارت این کشورها قول توافق گمرکی دادهاند. در این ارتباط باید بگویم که تمرکز ما بیشتر کشورهای ساحلی آفریقاست تا هزینههای حمل داخل خاک را نداشته باشیم.
آیا برنامهای برای برگزاری نمایشگاههای تخصصی در کشورهای خاصی دارید؟ برای مثال در زمینه صنایع غذایی، ساختمان و کشاورزی؟
در آفریقا شرکتهای زیادی وجود ندارد که با آنها قرارداد منعقد کنیم، بنابراین مجبوریم که نمایشگاهها را با فروش اجرا کنیم. بر این اساس موضوع گمرک و حمل و نقل نیز مطرح میشود و بین 10 تا 12 کانتینر برای هر کشور باید حمل کنیم و نمایشگاهها بین 15 تا 25 روز دایر است.
نکتهای وجود دارد که به آن اشاره نکرده باشید؟
تولیدکنندههای ایرانی به قدری در بازارهای داخلی درگیر هستند که حتی فرصت تحقیقات در قاره آفریقا را نداشتهاند. از آنجایی که آفریقا بازار بکری محسوب میشود، حتی کمکهای سازمانهای بینالمللی میتواند در این حوزه انجام شود. در این میان ایران میتواند به عنوان کشوری که گاز را به کشورهای این قاره میرساند خود را مطرح کند و به این ترتیب از قطع درختهای جنگل نیز جلوگیری میشود که به حفظ حیات وحش و محیط زیست نیز کمک قابل توجهی خواهد کرد. در این مورد میتوانیم گاز را حتی به صورت کپسولی به این کشورها صادر کنیم.
چرا برگزارکنندههای ما تمایلی برای رفتن به کشورهای بکر قاره آفریقا پیدا نمیکنند؟
تعداد برگزارکنندههایی که با آفریقا آشنا هستند، بسیار کم است. آفریقا قاره ناشناختهای حتی میان قشر تحصیلکرده کشور است. وقتی با مردم ایران در مورد آفریقا صحبت میکنید نگاه افراد به آنجا چنین است که مردم آفریقا لباس ندارند، مشکل زبان دارند، سیاه هستند و این در حالی است که مردم قاره آفریقا به زبان فرانسه و انگلیسی بسیار مسلط هستند.
معادن و نیروی کار زیادی در آفریقا وجود دارد و حتی صادرات و تولید برق میتواند در این کشورها به سرانجام برسد. میتوان برای تامین منابع آب از چشمهها و دریاچههای آبی آنها استفاده کرد و گاز به این کشورها انتقال داد. این نیاز به توجه دارد اما متاسفانه ایرانیان نگاه تبعیضآمیزی به مردم آفریقا دارند؛ برای مثال چند دانشجو از کشور نیجر که برای تحصیل به ایران آمده بودند با برخوردهای نامناسبی از سوی دانشجویان ایرانی روبهرو شده بودند و این در حالی است که در کشوری مثل فرانسه، سیاهپوستان مانند سفیدپوستان حقوق مساوی دارند و شهروند آنجا محسوب میشوند. در پایان باید بگویم که به اعتقاد من کار فرهنگی در ایران و همچنین آشنا کردن تجار و تولیدکنندگان با قاره آفریقا امری ضروری برای توسعه تجارت در این قاره به شمار میرود.
دانلود با کیفیت