عصر نمایشگاه- در آیین افتتاحیه دوازدهمین نمایشگاه سالیانه اسماء الحسنی برگزیدگان این دوره معرفی شدند.
به گزارش پایگاه خبری«عصر نمایشگاه » به نقل از ایکنا ، آیین افتتاحیه دوازدهمین نمایشگاه سالانه «حروفنگاری اسماء الحسنی» با معرفی برگزیدگان این دوره، عصر روز گذشته 17 خردادماه، در خانه هنرمندان برگزار شد.
در ابتدای این جلسه بعد از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید، مسعود نجابتی عضو هیئت داوران نمایشگاه درباره این رویداد هنری ـ قرآنی اظهار کرد: در این مختصر قصد داریم تا روند تجربههای حروفنگاری، خاصه اسماء الحسنی را از حیث صورت، تقسیمبندی کنیم و تجربههای گوناگون تصویری را از منظر تحول، خیال و ادراک زیباشناسی بررسی کنیم.
در ابتدا لازم است یادآوری کنم اهمیت و زیبایی تصاویر تا حدودی در گرو نو بودن و شگفتی آن است، کنجکاوی و جستوجو برای کسب فرمهای غنیتر و ایدههای جدید در هیچ زمانی متوقف نشده و هرگاه خطی به کمال زیبایی رسیده، جستوجو برای شکلهای نوین آغاز گردیده است؛ ابتدا کوفی، بعد کوفیهای تزیینی و بعد نسخ و اقلام ششگانه و ... اکنون هم بسیاری از شاهکارهای ادوار گذشته برای مخاطب امروز عادی شده است.
وی افزود: روز به روز تمدن بشری از تجربههای مختلف و متنوع انباشته و حافظه بصری آدمی انبوهتر میشود. بافت منسجم و یکپارچه کتیبهها، ترکیبات فشرده هندسی شکل خطوط مختلف، خط آینهای و تجربههای دیگر که حادثه بزرگی در تاریخ هنر ایران زمین به شمار میرفت، در گذر زمان تازگی و طراوتشان کاهش یافته و هنرمندان نوجو در جستوجوی صورتهای نو برآمدهاند و شاید یکی از دلایل برگزاری دوسالانه حروفنگاری اسماء الحسنی همین باشد و صد البته همین نکته باعث بوجود آمدن سبکهای هنری شده و هنرمندان میکوشند تجربههای جدیدی را در عرصه تخیل حسی عرضه کنند.
با این توضیح عمده تفاوت سبکها در مبانی معرفتی، زیباشناسی تصویر و جهاننگری آنهاست. شیوه نگاه هنرمند به جهان و پدیدهها و نیز روش تخیل، تصویرگری او را شکل میدهد. کارکرد تصویر به تبع همین نگرش نیز در هر سبکی تفاوت دارد.
این هنرمند ادامه داد: کارکردهای تصویر، نگرش و اندیشه هنرمند را صادقانه نشان میدهد؛ گاه تصویر در خدمت معنا قرار میگیرد و گاه بیانکننده احساسی است و گاه خود پدیدهای میشود مستقل که ارزش آن در خودش است. در بررسی یازده دوره نمایشگاه حروف نگاری اسماء الحسنی میتوان نتیجه گرفت طراحان در مواجهه با موضوع نگارش اسماء از روشهای مختلفی برای بیان بصری بهره گرفتهاند که در ادامه به طور مختصر اشارهای به آنها دارم.
کارکرد توصیفی
نجابتی با بیان اینکه بیان هنری در شیوه توصیفی با وضوح و روشنی صورت میگیرد و عقل را اقناع میکند، اضافه کرد: هنرمند از استعاره و تشبیه و کنایه و دیگر تمهیدات بصری کمک میگیرد تا به شرح و بسط معانی والا و دور از دسترس در ذهن مخاطب بپردازد. از این میان تشبیه پرکارترین فن بصری است و وضوح معنا را میتواند افزایش دهد و بر آن تأکید کند. تشبیه گسترهای از سادگی و تکرار تا تازگی و ابداع را در بر میگیرد. در این روش گاهی تصاویر از معانی ظاهری حروف تجاوز نمیکند و در حد توضیح و بیان ظاهر متوقف میشود. ابعاد این تصاویر اندک و مفهومش واضح و شفاف است. در این کارکرد عالم خارج از درون هنرمند جداست، پس تصویر ایجاد شده، ظرف احساس هنرمند نیست، بلکه هنرمند میکوشد میان فرم و محتوا پیوند صوری ایجاد کند.
کارکرد نمادین
وی درباره کارکرد نمادین هم اینگونه توضیح داد: این شیوه گاهی یگانه راهی است که قادر است انتزاعهای بزرگ و مفاهیم والا و آن جهانی را در امور روزمره بیاورد. به عبارتی چون معانی اسامی خداوند بسیط است، بهترین راه تصویر آن ادراک جزیی آنهاست. نمادگرایی میل به امور دور از دسترس و هدفهای دشوار یاب دارد. در این شیوه، اشیاء جانشین حقایق بزرگ هستند و نشانهها نردبانی میشوند برای عروج به آسمان و جهان ماورای حس، بهترین نمونه این شیوه در عرفان اسلامی دیده میشود.
کارکرد تزیینی
عضو هیئت داوران نمایشگاه اسماءالحسنی ادامه داد: یکی از وظایف تصویر خصوصا در هنر سنتی آرایش و تزیین نوشتار است. ان الله جمیل و یحب الجمال. خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. بر این اساس هنرمند سعی میکند تمامی توانش را صرف اجرای ماهرانه و زیبای اثرش کند و لذت هنری را به مخاطب خود عرضه کند و در این شیوه چه بستری مهمتر از نگارش اسماء الحسنی. این فن بصری از سایر فنون مهمتر و کاربردیتر است و شاید دلیل کاربرد وسیع آن علاوه بر تمسک به حدیث مذکور این باشد که هنر سنتی اساسا بر نظریه محاکات استوار است و به صورت و فرم عنایت بیشتری دارد تا به ایده و معنا.
کارکرد عاطفی
این هنرمند تصریح کرد: تصویری که به طور اتفاقی و بدون اندیشه قبلی بر قلم هنرمند جاری میشود، این نوع تصاویر حاصل ضمیر ناخودآگاه است و همچون یک جرقه ناگهانی از ترکیب امور متغایر حاصل میشود. این نوع تصاویر برهانی و عقلانی نیست و سرشار از عناصر عاطفی و تجارب روحی هنرمند است. تصاویر این شیوه برخلاف تصاویر اثباتی تن به یک معنی واحد نمیدهد و بالنده است، این تصاویر هیچ کدام در پی اثبات یک معنی خاص نیستند، بلکه یک اتفاق تازه و یگانه میتواند باشد. در این روش ارزش تصویر به بار احساسی و عاطفی آن است و غالبا تصاویر فی نفسه زیبا و ارزشمند است. افراط در هر دو روش از ارزشهای هنری میکاهد. هم صراحت اثباتگر و هم اتفاق و تصادف صرف، هر دو ایراد به شمار میرود. روش مناسب آن است که عنصر الهام و اثبات در اثر به طور متعادل آمده باشد.
کارکرد والا
وی در ادامه درباره کارکرد والا هم بیان کرد: منظور از والا در این شیوه، تقلید از آثار فاخر گذشته است. در نگرش سنتی هنرمند باید به اموری بپردازد که جاودانه است و طبیعی و مکرر، مانند عشق و زیبایی، تعادل، و ... و از امور گذرا و لحظهای و هیجانات پرهیز کند. در اینجا تقلید و الگوبرداری از درجه اعلای زیبایی و پایبندی به درک ثابت و همگانی از زیبایی است و تقلید از الگوهای والا و نمونههای اعلا و شاهکارهایی که در خاطره تاریخ جاودانه مانده و چندان مقبولیت عام دارند که به صورت اصل و قاعده درآمدهاند و جاودانگی آنها حاکی از تعادل و تناسبشان با روح معتدل انسان است. در این شیوه زیبایی امری است مطلق و اثر هنری باید باشکوه، والا و فاخر باشد.
کارکرد شخصی
نجابتی تاکید کرد: در مقابل شیوه سنتی تقلید، دستهای از هنرمندان نوگرا تخیل را عنصر بنیادین هنری دانسته و معتقدند گزارش از جهان نامریی فقط به مدد تخیل فردی امکانپذیر است و تنها ابزار هنرمند برای ورود به دنیای نادیدههاست. از این رو احساس شخصی هنرمند در شکلگیری اثر سهم بسزایی دارد و تصاویر ایجاد شده حامل هیجانات و روحیات شخصی هنرمند است و رنگ مخصوص شخصیت و هویت فردی او را دارد. اعطای هویت فردی به آثار از ویژگیهای این روش است. در این روش گاه پدیده زشت زیبا هم میتواند احساس برانگیز باشد و لذا نظریه زشت زیبا مطرح میشود و جنبه تزیینی و زیبایی اثر جای خود را به اثر بخشی میدهد. از نگاه هنرمندان این شیوه تنها نمایش تجربه تخیلی شخصی میتواند راز پدیدهها را بیان کند.
کارکرد عامیانه
وی درباره کارکرد عامیانه هم توضحی به اختصار توضیج داد: کارکردی است بدون تکلف و در نهایت سادگی، در این شیوه طراح بدون پایبندی به اصول و قواعد هنر رسمی عمدتا از عناصر دم دستی و سطحی در زندگی روزمره و مردمی بهره میجوید.
کارکرد مبهم
عضو هیت داوارن نمایشگاه اسماءالحسنی در انتهای سخنانش گفت: در این شیوه قرینهای که دلالت بر معنای روشن و معینی داشته باشد وجود ندارد. عناصر آن مفهوم نیست و هیچ چیز را توضیح نمیدهد و ذهن را به عالمی میبرد که غیر قابل ادراک است و یا ابهام دارد. در پشت این تصاویر دنیای تو در تو وناشناخته روان آدمی قرار دارد. این تصاویر معنای شناخته شدهای ندارد؛ بلکه نشانه پارهای از احساسات و تجارب شخصی و مبهم آدمی است. ناخوانایی یا دشواری در خواندن عامل دیگری در ابهام این تصاویر است.
پس از سخنرانی نجابتی اسامی برگزیدگان به شرح زیر اعلام شد.
هنرمندان تقدیر شده :
مهسا کیانی، رقیه باوفا، مائده داوود زاده، منصوره سادات موحد ابطحی و علیرضا بیتالهی
هنرمندان برگزیده:
در این بخش، حسین چمنخواه به عنوان نفر اول انتخاب شد. حمیدرضا کشاورزی میاندشتی هم عنوان دوم را به خود اختصاص داد و محمد ایمانی راد به عنوان سومین برگزیده انتخاب شد.
در انتهای این مراسم، نمایشگاه آثار منتخب دوازدهمین سالانه حروف نگاری پوستر اسماءالحسنی در نگارخانه های ممیز و زمستان افتتاح شد؛ این نمایشگاه از 17 تا 31 خردادماه 95 میزبان علاقهمندان است .
جهت دریافت آخرین اخبار از طریق تلگرام به کانال اختصاصی عصر نمایشگاه (http://telegram.me/asrenamayeshgah) بپیوندید. برای دریافت آخرین نسخه از نرم افزار تلگرام اینجا را کلیک کنید.
دانلود با کیفیت