عصر نمایشگاه- از آنجا که اکسپو رسانهای پر مخاطب به زبان معماری است، امروزه با توجه به تجربههای اخیر در مورد برگزاری پاویون ایران، جامعه معماری میتواند آگاهانهتر و با توجه به سابقه تاریخی و اثر متقابل اکسپو و معماری بر یکدیگر برای برگزاریهای آینده اقدام کند.
به گزارش پایگاه خبری «عصر نمایشگاه»، از آنجا که تعداد مقالهها در این رابطه به زبان فارسی بسیار کم است، لازم بود تا با بررسی پاویونهایی که در زمان خود تاثیرگذار بودهاند و حتی بعضا تا به امروز مورد توجه و صحبت قرار میگیرند، پهنه مقالات فارسی را در این زمینه گسترش دهیم. از کریستال پالاس (قصر بلورین) انگلستان 1851 تا اکسپوی میلان 2015 اکسپوهای زیادی در طول تاریخ برگزار شده که تغییر و تحولاتی را در جهان معماری پدید آورده و یا بهانهای برای تبلیغ و آشنایی بودهاند و همواره کشورها تلاش کردهاند تا در اکسپوها، آخرین دستاوردهای خود را به نمایش بگذارند و قدرت خود را به رخ دیگران بکشند. به همین دلیل این نمایشگاهها به سه دوره صنعتیسازی، مبادلات فرهنگی و برندسازی ملتها (تاکنون) تقسیم شدهاند.
کریستال پالاس – انگلستان (1851)
اولین نمایشگاه جهانی در زمان ملکه ویکتوریا و به پیشنهاد همسر ملکه، پرنس آلبرت، در زمان اوج اقتدار بریتانیا در یک ساختمان با مساحت 71500 متر مربع (که بزرگترین ساختمان ساخته شده در آن زمان بود و سر جوزف پاکستون آن را با مصالح کاملا مدرن آهن و شیشه و به صورت پیش ساخته طراحی کرده بود) در هایدپارک لندن برگزار شد.
این نمایشگاه تلاشی برای نمایش قدرت و تولیدات صنعتی بود و دستاوردهای مهمی در توسعه اجتماعی مانند گسترش هنر و دیزاین و تحصیلات آنها، ارتباطات و مبادلات بینالمللی و گردشگری را در پی داشت.
طراحی سلسله مراتبی و مدولار پاکستون و همچنین انجام پروژه در مدت کوتاه، بازتاب درخشش عملی به عنوان یک طراح در آن گنجانیده شده است و بسیاری از پیشرفتها، ارائه راهکارهای عملی که با هیچ ساختمان معمولی نمیتواند مطابقت پیدا کند، و بالاتر از همه، تجسم روح نوآوری بریتانیا و صنعتی که در نمایشگاههای بزرگ به کار میگیرند، در نظر گرفته شده بود.
ساختمان اصلی دارای سالن وسیع و مستطیل شکل و از 564 تن آهن و 25هکتار شیشه تشکیل شده و گالری بزرگ در امتداد محور اصلی، با بالهای گسترده در هر دو طرف قرار گرفته بود. فضای نمایشگاه اصلی دوطبقه بود و بیشتر ساختمان با یک سقف مسطح به جز برای بازوی کلیسا مرکزی، که توسط یک سقف طاقی که در بالای قوس به ارتفاع 30 متر بنا شده بود، پوشیده شده بود. هر دو بخش مشخصات تخت و سقف قوسی بازوی کلیسا با استفاده از عنصر کلیدی طراحی پکستون سیستم خط الراس بام و شیار بود که به صورت یک منشور مثلثی، ساخته شده بود و هر دو بسیار سبک و قوی بودند و با حداقل مقدار مواد ساخته شده است.
حفظ دمای آسایش در داخل چنین ساختمانهای شیشهای بزرگ، یکی دیگر از چالشهای عمده بود، چون ساخت نمایشگاه بزرگ قبل از معرفی سیستمهای لولهکشی، برق و تهویه مطبوع صورت گرفت. ماهیت گلخانهای با تکیه بر این واقعیت که با حفظ گرمای خورشید، تجمع حرارت را یک مشکل عمده برای این نمایشگاه کرده بود. از سویی حرارت تولید شده توسط هزاران نفر از مردم در ساختمان در هر زمان تشدید میشده است. اما پاکستون این مشکل را با دو راهبرد هوشمندانه حل کرد. نصب بوم خارجی و سایه پارچه که در سراسر پشته سقف کشیده شده بود، باعث میشد تا انتقال حرارت کاهش یابد. تعدیل نور ورودی به داخل ساختمان و عمل به عنوان یک سیستم خنککننده تبخیری اولیه زمانی که آب بر روی آنها پاشیده میشد، بخش دیگری از راهحل سیستم تهویه مبتکرانه پاکستون بود. بر هر یک از مدولهای دیوارهای خارجی ساختمان یک مجموعه پیش ساخته لوور بود که میتوانست باز و با استفاده از یک مکانیسم نصب شده، بسته شود که امکان فرار هوای گرم را فراهم میکرد و با توجه به اختلاف فشار، هوای داغ از لوور یک جریان هوای ثابت ایجاد میکرد.
پاکستون قادر به بهرهبرداری، ساخت و مونتاژ قطعات بسیار سریع و ارزان بود. هر مدول یکسان، به طور کامل پیشساخته، خود حمایت، و سریع و آسان بود. تمام قطعات تولید انبوه در اعداد بزرگ و بسیاری از نقاط تعدادی از قطعات مورد نیاز مشابه بودند و هزینههای کلی را پایین آوردند. همچنین به دلیل وزن نسبتا پایین آن، بنا مطلقا هیچ نیازی به سنگتراشی سنگین برای حمایت از دیوار یا پایه و شالودههای بتنی نداشت و این پیشساخته بودن موجب آن شد که ساختمان برداشته شده و در جایی دیگر در سیدنهم هیل دوباره بنا شود.
پس از اتمام، کریستال پالاس یک فضای بی نظیر برای نمایشگاه، و پس از آن در اصل یک پوسته ایستاده با ستون آهن باریک، بدون دیوار ساختاری داخلی بود. از آنجا که این ساختمان تقریبا به طور کامل در شیشه پوشیده شده بود، بدون نیاز به هیچ نور مصنوعی در طول روز، هزینههای نمایشگاه در حال اجرا با کاهش مواجه شد.
پاکستون در سراسر جهان برای موفقیت خود مورد تحسین قرار گرفت و توسط ملکه ویکتوریا به مقام شوالیه نائل شد.
نمایشگاه بزرگ در مه سال 1851 توسط ملکه ویکتوریا افتتاح شد. این اولین نمایشگاه جهانی فرهنگ و صنعت بود. نمایشگاه به چهار دسته مواد اصلی خام، ماشینآلات، تولیدکنندگان و هنرهای زیبا تقسیم شده بود.
6 میلیون نفر (معادل یک سوم از کل جمعیت بریتانیا) در زمان نمایشگاه بزرگ به بریتانیا سفر کرده بودند. این رویداد آنچنان موجب درآمدزایی بالا شد که برای موزه ویکتوریا و آلبرت، موزه علوم و موزه تاریخ طبیعی در کنزینگتون جنوبی مورد استفاده قرار گرفت.
و اما در نوامبر سال 1936 فاجعه نهایی بر اثر آتش موجب شد تا قصر در عرض چند ساعت ویران شود (قصر در سال بعد از نمایشگاه به محل جدید منتقل شده بود). درخشش آتش در سراسر 8 شهر اطراف قابل مشاهده بود. این آتش پس از یک انفجار کوچک آغاز شده بود. اما آنچه که کریستال پالاس را پس از بیش از یک قرن مهم جلوه میدهد، آن است که نه تنها این بنا از بناهای هم دوره خود بالاتر بود بلکه به خاطر مشخصههای کم نظیر در زمان خود از جمله مصالح نوین، تکنیک نوین ساخت، پیش ساخته بودن و به موجب آن سرعت اجرای بالا، دهنههای بزرگ بدون ستون و غیره، موجب موفقیتهای اقتصادی و نمایشی برای بریتانیا شد و جرقههایی برای معماریهای قرن بیستم بود.
پاویون بارسلونا - بارسلونا (1929)
بدونشک یکی از تاثیرگذارترین ساختمانهای ساخته شده تا به امروز پاویون آلمان در اکسپوی بارسلوناست که توسط لودویگ میس ون در روهه طراحی شده بود. داستان از آنجا شروع میشود که میس پس از موفقیت در مدیریت نمایشگاه ورک بوند در اشتوتگارت مورد توجه دولت وقت آلمان قرار گرفت و مسئولیت طراحی و ساخت پاویون در اکسپو به او سپرده شد تا پس از شکست در جنگ جهانی اول و سپس موفقیتهای اقتصادی و صنعتی که آلمان به خود دیده بود، آلمان جدید را معرفی کند.
این در حالی است که 3 سال از بیانیه لوکوربوزیه در رابطه با معماری مدرن گذشته بود و معماران پیشرو در معماری مدرن به دنبال تثبیت آن بودند ولی همچنان اکثریت جامعه معماری در حال ادامه روند سابق خود بودند. اما میس عقاید خود را به طور کامل و برای اولین بار در یک عرصه بینالمللی ارائه کرد که میتوان «پلان آزاد» و «اتاق شناور» را مثال زد. ستونهایی با پوشش کروم که صفحه سقف را نگاه داشتهاند، حالت معلق را برای سقف تداعی میکنند. البته سازه سقف حالت دوگانهای داشت و دیوارهای آن جنبه کمکی برای ایستایی سقف داشتند. در عین حال صفحات از جنس سنگ مرغوب مانند مرمریت تینوس، مرمریت سبز آنتیک و انیکس طلایی، نحوه برش خاص و تناسب آنها و شیشههای رنگی که تا کف ادامه پیدا میکردند، جداکنندههای منحصر به فردی بودند. میس دو مورد از نوآوریهایش در اشتوتگارت را در اینجا به کار بسته است: ساختار چارچوب فولادی آپارتمان وایسن هوف و دیوارهای مات اتاق شیشهای. همه اینها به همراه دیدگاه مدولار، تناسبات زیبای اجزای ساختمان و طرح پیشرو میس باعث شد تا پاویون وی به عنوان تولد رسمی معماری مدرن و آخرین پاویون موفق قبل از جنگ جهانی دوم شناخته شود و الهامبخش بسیاری از ساختمانهای مهم مدرنیستی باشد.
در واقع میس خواسته است که این ساختمان تبدیل به یک منطقه ایدهآل از جهت آرامش برای بازدیدکننده خسته شود که باید برای ورود به غرفه در راه از او دعوت به عمل بیاید.
از آنجا که این پاویون به قصد نمایشگاه موقت و قرار بود برای مدت محدودی باقی بماند، پس از اکسپو برچیده شد. این ساختمان حدود نیم قرن بعد و در دهه 80 میلادی به لطف عکسها و مطالعات دقیق توسط گروهی معمار اسپانیایی به دقت بازسازی شد.
بروکسل (1958)The 21er Haus
شاید بروکسل مهمترین اکسپوی برگزار شده تا زمان خود باشد چرا که اولین اکسپو بعد از جنگ جهانی دوم بود و سالها از برگزاری آخرین نمایشگاه جهانی میگذشت، تکنولوژی و ارتباطات رنگ تازهای به خود گرفته بود و همه شرکتکنندگان بعد از مدتها خود را برای ارائه بهترینها آماده کرده بودند.
غرفه اتریش در این نمایشگاه شاید در نگاه اول غرفهای معمولی به نظر میرسید اما کارل شوارنز ساختمانی بنا کرد که نه تنها به عنوان یک ساختمان درست و منطقی در سبک مدرن در اکسپو عمل کرد بلکه برخلاف روال معمول تا آن زمان به کشور خود بازگشته و تا به امروز موزهای برای هنرهای معاصر بوده است. این نکته زمانی ارزشمندتر میشود که بدانیم بودجه اتریش به دلیل شرایط اقتصادی کمتر از اکثر کشورها بوده و حفظ این ساختمان حرکتی ارزشمند به حساب میآمده است.
سازه سبک این ساختمان یک مربع با ارتفاع 6 متری بوده که بقیه اجزا به آن متصل بودهاند و حالت معلقی را تداعی میکردند. همچنین دیدگاه مدولار طراح به زیبایی طرح کمک شایانی کرده است. همچنین شوارنز برای طراحی خود موفق به دریافت 10 جایزه شد.
پس از اکسپو، پاویون اتریش به وین منتقل شد و موزه قرن بیستم نام گرفت و بلافاصله پس از بازگشایی به نقطهای مهم در هنر وین تبدیل شد. موزه تا سالها به فعالیت پرداخت و مورد بازسازی اساسی توسط یکی از دانشجویان شوارنز قرار گرفت.
این ساختمان به عنوان یک موزه با فضاهای نمایشگاهی به خوبی سازماندهی و به صورت یک سینما بازگشایی شد.
نیویورک (1964) IBM پاویون
نمایشگاه جهانی نیویورک تنها نمایشگاهی است که دو بار برگزار شده است. در آن دوره و در پی تولیدات گسترده آمریکایی، دولت این کشور با اجرای اکسپوهای متوالی و پر تعداد سعی در تبلیغ محصولات و حفظ جایگاه خود داشت. مطمئنا بخش عمدهای از غرفهها و تبلیغات متعلق به محصولات آمریکایی بوده که سعی بر معرفی این کشور به عنوان ابر قدرت در کنار رقیب همیشگی یعنی شوروی داشته است.
بنابراین شرکتهای بزرگ آمریکایی در عرصههای گوناگون با ساخت غرفههایی بزرگ و پر هزینه کار تبلیغاتی خود را انجام میدادند. البته غالبا در این غرفهها عناصر تبلیغاتی بر ارزش معماری اولویت داشتهاند.
پاویون شرکت کامپیوتری IBM یکی از غرفههای آن دوران است. این پاویون، یک کره تخممرغی است که نوشتههای برجسته IBM سراسر آن را پوشانده است. این کره روی پایههایی استوار است که بازدیدکننده را از داخل یک باغ به فضاهای نمایشگاهی و سالنهای اجرای تکنولوژیهای جدید میرساند و معرفی کامپیوترها و قابلیتهایی که میتوانند ارائه دهند از برنامههایی بودند که در آن زمان جلب توجه میکردند.
گنبد ژئودوزیک فولر - مونترال (1967)
در اوج جنگ سرد در دهه 60 میلادی و در بحبوحه مسابقه فضایی و در حالی که تنها 2 سال بعد پای بشر به کره ماه رسید، آمادگی برای برگزاری اکسپویی در مونترال کانادا به حدی بود که به همراه نمایشگاه جهانی بروکسل شاخصترین اکسپوهای قرن بیستم شدند و پاویونهای شاخصی در آنجا ارائه شدند. پاویون ایالات متحده برخلاف بیشتر غرفههای این کشور در خاک خودش، نمونهای ماندگار شد که نام سازنده آن نه تنها در عالم معماری بلکه در علم شیمی نیز ماندگار شد و ساختار شبکهای به نام معمار این پاویون در خاطرها ماند.
ریچارد باکمینستر فولر گنبدی ژئودوزیک خلق کرد که ششضلعیهایی فلزی و به هم تنیده به صورت پیشساخته آن را تشکیل داده و با صفحات اکریلیک سطح آن را پوشانده بودند. فولر کسی بود که کار زیادی روی گنبدهای ژئودوزیک انجام داد، به تکمیل تئوریهای ریاضیاتی آن پرداخت و در عین حال این گنبدها به نام او به یادگار ماند.
این غرفه فرمی ساده و در عین حال جذاب بود که نشان میداد کرهای ساده چگونه میتواند با ساختاری سازهای و جدید جلب توجه کند.
این پاویون با وجود آتشسوزی سالهای بعد (صفحات اکریلیک آن سوخت اما ساختار فلزی آن سالم ماند) و با آنکه تا سالها رها شده بود، بازسازی شد و به عنوان موزه محیط زیست مورد استفاده قرار گرفت.
اما ارزش این اثر حتی از مرزهای معماری نیز فراتر رفته و به پاس طراحی و محاسباتی که فولر روی گنبد ژئودوزیک انجام داد مولکولهایی از دگرشکلهای مصنوعی عنصر کربن با شکلهای کروی، تیوب و یا بیضوی با نام علمی فولرن و یا حتی باکی باکز (اشاره به اسم کوچک فولر) شناخته میشوند.
پاویون فیلیپس - بروکسل (1958)
شاید اولین نامی که هر دانشجوی معماری در آغاز میشنود نام معمار معروف سوئیسی، لوکوربوزیه باشد. بنابراین عجیب میبود اگر در تاریخ اکسپو نامی از او دیده نشود. مخصوصا در اکسپو چنان مهمی مانند بروکسل که از اهمیت و شاخص بودن آن صحبت شد. شرکت هلندی فیلیپس با تاثیرپذیری از کلیسای رون شامپ فرانسه که به تازگی ساختش به پایان رسیده بود، سفارشی برای طراحی پاویون در اکسپو بروکسل به دفتر لوکوربوزیه ارسال کرد. از آنجا که لوکوربوزیه در آن زمان درگیر پروژه شاندیگار در هند بود، بخش زیادی از مسئولیت پروژه را به یانیس زناکیس معمار-آهنگساز یونانی سپرد تا زناکیس از اسکیسهای اولیه لوکوربوزیه کار را نهایی کند. اسکیسهای اولیه فرمی مانند یک بطری را نشان میداد که زناکیس با استفاده از نخهای پیانو و کاغذ سیگار مدلی از آن ساخت که شکل دیگری به خود گرفت. در نتیجه سطحی با الگوی هذلولی مانند و پارابولوید پدید آمد. این مدل با قاب فلز و بتن بنا شد که با کابلهای فلزی به یک حایل بزرگ بتنی متصل بودند و با پانلهای پیش ساخته بتنی پوشانده شده بود. در داخل پاویون هم با بلندگو و آمپلی فایر موزیک پخش میشد و تصاویری بر دیوارهای آن میانداختند. اما به علت نگرانی از شرایط جوی زمستان و لطماتی که ممکن بود به سازه و سیستم صوتی پاویون وارد کند، پاویون برچیده شد. این پاویون برای همیشه از میان رفت ولی ناگفته پیداست که تا چه میزان از زمان خود جلوتر بود و طراحی و تجسم چنین حجمی به کارهای امروزی بیشتر شباهت دارد.
مقایسه خودروهای موجود در آن زمان با پاویون کاملا گویای برتری معماری بر طراحی صنعتی است؛ امری که در روزگار فعلی بر عکس شده است.
*نریمان کیازند | معمار
دانلود با کیفیت